در مورد دلایل روی آوردن افراد به کلاهبرداری عاطفی باید گفت : عزت نفس و اعتماد به نفس پایین در بعضی از افراد باعث می شود که برای جبران خلاء خود، آگاهانه یا ناآگاهانه اطلاعات غلط به مخاطب خود دهند و با این روش تصویر نیم بند خود را جبران و تمام کنند؛ بدین معنی که فرد از باب آشنایی، اطلاعات پدر یا مادر و حتی خواهر و برادر خود را به جای اطلاعات مربوط به خودش می دهد. مثلاً، پدر من، دارای چندین باب خانه و مغازه در بهترین جای شهر و یا مادرم دارای تحصیلات عالیه است. این افراد دارای نوعی زندگی سایه ای هستند و خود را پشت ویژگی های مادر یا اقتدار پدر پنهان می کنند. این مسئله به بخش ناایمن فرد مربوط شده و آنها دچار ناایمنی روانی هستند که به نوعی، دستاوردهای دیگران را به عاریت می گیرند و با این مَن ِعاریتی خود را ترمیم می کنند. تزلزل شخصیت در بعد ناایمنی روانی باعث کلاهبرداری عاطفی می شود. ازمنظر دیگر، ناکامی های اجتماعی در ابعاد شغلی، تحصیلی و زندگی، فرد را دچار شکست های تراکمی کرده و این مسئله نیز ممکن است او را به یک کلاهبردار عاطفی تبدیل کند.
این روانشناس، کلاهبرداران عاطفی را دارای رفتارهای نمایشی خیلی قوی می داند و تأکید دارد که دروغ های خود را پشت این رفتار پنهان می کنند؛ به طوری که مخاطب را شیفته خود می سازند. غالباً هوش شناختی خیلی بالایی دارند و کل رفتارهایشان به گونه ای است که مخاطب متوجه فاجعه پشت رفتار او نخواهد شد.
غالباً افرادی طعمه این کلاهبرداران می شوند که نیاز به تأیید و حمایت زیاد داشته و در مقابل، عزت نفس پایینی دارند. مهرطلب هستند و به راحتی گول حرف هایی از قبیل (همه زندگی من برای توست و فدای تو می شوم) را می خورند. این افراد معمولاً بدون قید و شرط، محبت و عاطفه می خواهند و گرسنه تأیید و احترام هستند.
کلاهبرداری عاطفی موجب می شود که اعتماد فردی و اجتماعی از بین رفته و بدبینی در فضای جامعه حاکم شود. به قول احمد برجعلی، چسب ارتباطات، اعتماد است و وقتی اعتماد از بین می رود ناامیدی، بدبینی و به نوعی عدم سرزندگی حاکم می شود و افراد منزوی می شوند. بددلی و تنفر در جامعه ایجاد می شود و این نوع کلاهبرداری که بر عاطفه و احساس افراد تأثیر می گذارد چنان بر روح وی اثر می گذارد که 2 الی 3 سال طول می کشد تا روح وی بازسازی شود.
این روانشناس، کلاهبرداران عاطفی را دارای رفتارهای نمایشی خیلی قوی می داند و تأکید دارد که دروغ های خود را پشت این رفتار پنهان می کنند؛ به طوری که مخاطب را شیفته خود می سازند. غالباً هوش شناختی خیلی بالایی دارند و کل رفتارهایشان به گونه ای است که مخاطب متوجه فاجعه پشت رفتار او نخواهد شد.
غالباً افرادی طعمه این کلاهبرداران می شوند که نیاز به تأیید و حمایت زیاد داشته و در مقابل، عزت نفس پایینی دارند. مهرطلب هستند و به راحتی گول حرف هایی از قبیل (همه زندگی من برای توست و فدای تو می شوم) را می خورند. این افراد معمولاً بدون قید و شرط، محبت و عاطفه می خواهند و گرسنه تأیید و احترام هستند.
کلاهبرداری عاطفی موجب می شود که اعتماد فردی و اجتماعی از بین رفته و بدبینی در فضای جامعه حاکم شود. به قول احمد برجعلی، چسب ارتباطات، اعتماد است و وقتی اعتماد از بین می رود ناامیدی، بدبینی و به نوعی عدم سرزندگی حاکم می شود و افراد منزوی می شوند. بددلی و تنفر در جامعه ایجاد می شود و این نوع کلاهبرداری که بر عاطفه و احساس افراد تأثیر می گذارد چنان بر روح وی اثر می گذارد که 2 الی 3 سال طول می کشد تا روح وی بازسازی شود.