کوچینگ یا کوچ چیست؟ به زبان ساده می‌توان گفت کوچینگ فرآیندی است که عملکرد و کارآیی فرد را بهبود می‌بخشد و بیشتر بر روی حال تمرکز دارد تا این که بخواهد به گذشته یا آینده دور بپردازد. برای آنکه کوچینگ را بهتر بشناسیم و با کارکرد‌های آن در زمینه مورد بحث آشنا شویم، قصد داریم در این مقاله علاوه بر پیشینه و جزئیات آن، درباره روش‌های دیگر آموزشی صحبت کنیم و به تفاوت‌های آن‌ها بپردازیم.

فرایند کوچینگ، یک فرایند خلاق و انعطاف‌پذیر است. تحریک شدن تفکر فرد مراجعه‌کننده و ایجاد یک بینش و ایده جدید در ذهن فرد را در پی خواهد داشت. کوچینگ از یک پروتکل و قاعده مشخصی استفاده می‌کند اما در جلسات باید مطابق با اتفاقات پیش آمده و در جهت دستیابی به اهداف حرکت داشته باشیم. چنانچه نگرش جدید و ایده پردازی در فرد ایجاد نشود در اصطلاح یادگیری صورت نگرفته و عملاً ما هیچ کوچینگی را تجربه نکرده‌ایم.

کوچینگ چیست

یکی از مهم‌ترین روش‌ها که اتفاقاً شباهت زیادی هم با کوچ کردن دارد منتورینگ است. هرکدام از این روش‌ها در جایگاه خود کاربرد‌های مفید و شاید بتوان گفت ضروری برای پیشبرد اهداف شرکت و توسعه فردی و سازمانی دارند.

کوچینگ انواع متفاوت و متعددی دارد، اما در اینجا قصد نداریم کوچ در نقش کارشناس یا متخصص را بررسی کنیم.
برای پاسخ به سؤال کوچینگ چیست بیشتر به نقش کوچ به عنوان یک تسهیلگر آموزشی می‌پردازیم. تفاوت بسیاری هست بین درس‌ دادن به یک نفر و کمک کردن به او برای یادگیری!

در کوچینگ، کوچ یا مربی فردی است که دوست دارد با افراد گوناگون که در سطح‌های مختلفی از زندگی مانند بخش خصوصی، شخصی، شغل و حرفه و یا کسب و کار هستند ارتباط مؤثری برقرار نماید تا او را در رسیدن و دستیابی به اهداف خود راهنمایی نماید. بنابراین کوچ باید شخصی با تجربه و دارای صلاحیت‌های لازم برای مربیگری باشد. با تکنیک‌ها و سبک‌های مناسب برای رشد و پیشرفت آشنایی داشته باشد.

فرایند کوچینگ فاصله بین آنچه فرد فکر می‌کند هست و آنچه می‌تواند باشد را کاهش می‌دهد در حالت کلی هنر تسهیل کردن راه برای رسیدن به هدف است. کوچینگ مجموعه مهارت‌هایی است که استعدادها و پتانسیل‌های فرد را شکوفا می‌کند تا فرد بتواند در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود کارآیی و عملکرد بهتری داشته باشد.
کوچینگ به فرد فرصت می‌دهد تا برای خود اهدافی مشخص کند و در راستای محقق شدن این اهداف گام برداشته و اقداماتی صورت دهد. کوچ راه را برای رسیدن به این اهداف و موفقیت فرد هموار می‌کند، به او انگیزه می‌دهد تا تعهد و مسئولیت‌پذیری بیشتری از خود نشان دهد.
کوچینگ آمیزه‌ای از چالش و حمایت است.  کوچینگ نه یک روش درمانی است، نه آموزش، نه مشاوره و نه منتورینگ. در واقع کوچینگ یک رابطه مشارکتی بین کوچ و فرد مراجعه‌کننده است که با طرح مسأله‌ای از جانب فرد شروع می‌شود. در ادامه کوچ یا مربی حرفه‌ای با طرح سؤالات و جمع‌آوری اطلاعات از پاسخ‌ها، فرایندی را برنامه‌ریزی می‌کند تا او را به هدف خود برساند. توسعه فردی و سازمانی با همکاری افراد، افزایش اعتماد به نفس، خودباوری، خودشناسی و افزایش سطح درک و آگاهی از مهم‌ترین دستاورد‌های کوچینگ به شمار ‌می‌روند.

تعریف کوچینگ از نگاه ICF چیست؟

کوچینگ یا تسهیلگری، همکاری بین کوچ و مراجع در قالب یک فرآیند فکری و خلاقانه است که در طی آن مراجع پتانسیل‌های شخصی و حرفه‌ای خود را به حداکثر خود می‌رساند.

یک کوچ حرفه‌ای در سایه صداقت، رازداری و عدم قضاوت دیگران با باور کردن فرد مراجعه‌کننده، ایده‌ها و نظرات درونی شخص را در معرض دید قرار می‌دهد. علاوه بر این داشتن صلاحیت‌های فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF) در رتبه یک کوچ تأثیرگذار خواهد بود. در واقع یک کوچ با تجربه و ماهر می‌داند چه موقع از مهارت‌های خود استفاده کند تا بیشترین اثرگذاری را داشته باشد.
گاهی اوقات لازم است تا مراجعه‌کننده را در معرض نور و روشنایی قرار دهید تا توانایی‌ها و استعداد‌هایش آشکار شود و با استفاده از آن‌ها بتوان بهترین راه حل را انتخاب کرد.

ریشه و معنی کوچینگ از کجا آمده است؟

به منظور دستیابی به ریشه کلمه کوچینگ می‌توان تاریخچه پیدایش آن را بررسی نمود. در اوایل دهه 1990، افراد با آشنایی با فرایند کوچینگ توانستند راه‌های افزایش و بهبود عملکرد خود را به دست آورند. کوچینگ پیدایش یک رابطه بر اساس مکالمات هدفمند است. این‌طور به نظر می‌آید کلمه کوچ درواقع از روستایی به نام کاکس KOCS آغاز می­‌شود که در شمال غربی مجارستان قرار دارد؛ این روستا در حدود قرن پانزدهم میلادی به‌ علت نوآوریی که در زمان خود داشت، مشهور شده است.

امرار معاش روستاییان کاکس از طریق حمل کالا به وسیله چرخه‌ای دست ساز بین وین و بوداپست بوسیله چرخ­‌هایی ساخت دست­ خود بود، تا اینکه فرد یا افرادی که نام آن­‌ها در تاریخ ثبت نشده است، کالسکه‌­ای را طراحی و ساختند که نسبت به سایر چرخ­‌های حمل و نقلی و کالسکه‌های آن زمان بزرگ‌تر و راحت‌تر بودند که بعدها این کالسکه‌ها با نام کالسکه‌های کاکس شناخته و استفاده می‌شدند. پیشنهاد می‌شود مقاله دیگر ما در خصوص قدرت باور را بخوانید.

در قرن شانزدهم میلادی کالسکه‌ جزو وسایل نقلیه­ های مرسوم بود و در سراسر اروپا مورد استفاده قرار می­‌گرفت. این واژه بعدها به کُوچ COACH در زبان انگلیسی تغییر شکل داد و در نهایت کوچ به کالسکه­‌ای اطلاق می­شد که مسافری را بطور خصوصی با پرداخت مبلغی، از مبدأیی مشخص به مقصدی مشخص انتقال می­داد.

در دهه 1830 در دانشگاه آکسفورد از کلمه کوچ برای حمایت و پشتیبانی معلمی از فعالیت‌های دانشجوی خود اشاره شده است. این به این معنی است که معلم مانند یک کالسکه دانش‌آموز خود را از سمت نقطه‌ای که نمی‌داند برای دستیابی به هدف خود چه کاری باید انجام دهد به نقطه مشخص قبولی در امتحانات می‌رساند و او را در رسیدن به هدف کمک می‌کند.

فرآیند کوچینگکوچ چیست؟ اولین نمونه کالسکه که کوچ نام داشت

انواع گرایش‌ های کوچینگ

انواع گرایش کوچینگ را می‌توان به ویژه با سرویس‌های ارتباطی امروز و با روش‌های مختلفی به کار گرفت. جواب سؤال کوچینگ چیست تاحدودی گسترده است و امروزه نه فقط به صورت حضوری بلکه با ابزارهای اینترنتی در بستر وب می‌توان جلسات کوچینگ کاملاً تخصصی بصورت وبینار برگزار کرد و خدمات گسترده‌تری ارائه داد.
کوچینگ را از نظر تعداد افراد حاضر در جلسه می‌توان به فردی و گروهی تقسیم کرد ولی انواع کوچینگ در طول سال‌ها در گرایش‌های متفاوتی ارائه شده است که باید مهم‌ترین آن‌ها را بشناسیم؛
  • کوچینگ فردی و کوچینگ توسعه فردی
  • کوچینگ کسب و کار (بیزینس کوچینگ)
  • کوچینگ رهبری و کوچینگ مدیران
  • کوچینگ زندگی (لایف کوچینگ)
  • کوچینگ عملکردی
  • کوچینگ فروش
  • کوچینگ سازمانی
  • کوچینگ تحصیلی

و بسیاری موارد دیگر مانند (، کوچینگ نوجوانان،کوچینگ والدین انگیزشی، زوجین، سلامت، خانواده، کارآفرینی، معنوی و…)

فرآیند کُوچینگ چگونه استکوچ کیست و چه خدماتی را ارائه میدهد؟

کوچ کیست؟

قبل از اینکه به سؤال کوچینگ چیست بطور گسترده بپردازیم بهتر است ابتدا بدانیم کوچ کیست. فرد مراجعه‌کننده با اجرای کوچینگ می‌خواهد تغییری ایجاد کند و به آن چیزی که می‌خواهد برسد. کوچ خوب همیشه بر این باور است که افراد خود پاسخ مشکلاتشان را دارند اما در عین‌حال می‌داند که شاید برای رسیدن به این پاسخ‌ها به کمک نیاز داشته باشند. یک کوچ حرفه‌ای به فرد کمک می‌کند تا به چیزی که می‌خواهد دست یابد و برای این کار باید بداند فرد کجاست و به چه جایگاهی می‌خواهد برسد. هنگامی که فاصله بین جایگاه کنونی و هدف برای فرد مشخص شد، کوچ با استفاده از ابزار‌ها و روش‌های خود و ایجاد یک محیط ایمن، حرکت را آغاز می‌کند و فرد را با تشویق کردن و آموزش مهارت در جهت دستیابی به هدف راهنمایی می‌کند. 

حال به این مسأله می‌پردازیم که فرایند کوچینگ چگونه است؟ کوچینگ یعنی آزاد کردن پتانسیل‌های فردی با هدف به حداکثر رساندن عملکردشان است. کوچینگ یا تسهیلگری به افراد کمک می‌کند تا یاد بگیرد نه این که بخواهد به آن‌ها چیزی بیاموزد.

کوچ بر این باور است که فرد پاسخ مشکلاتش را می‌داند و با استفاده از مهارت‌هایی همچون گوش‌شنوا، پرسشگری مؤثر و ارائه بازخوردهای سازنده به او کمک می‌کند تا این پاسخ را کشف کند. کوچ به فرد کمک می‌کند تا مطلب تازه‌ای یاد بگیرد نه این که به او مطلب تازه‌ ای یاد بدهد.

کوچ دست به دست مراجع می‌دهد و او را به عمیق فکر کردن ترغیب می‌کند، به او انگیزه می‌دهد تا پتانسیل‌های فردی و حرفه‌ای خود را به اوج برساند.

کوچ بر روی آینده و فرصت‌های پیش رو تمرکز دارد نه اشتباهات گذشته. کوچ همیشه بر این باور است که توانمندی‌های فرد فراتر از چیزی است که در حال حاضر نشان می‌دهد و او را بر اساس عملکرد امروز فرد را قضاوت نمی‌کند. از این طریق است که به او کمک می‌کند به جایگاه بالاتری دست یافته و رشد کند. کوچ نگاه می‌کند تا ببیند مراجع چه توانمندی‌هایی دارد که از آن‌ها بهره می‌گیرد و چه توانمندی‌هایی دارد که از آن‌ها استفاده نمی‌کند.

کوچ چیست؟

برای اینکه بهتر با مفهوم کوچ چیستآشنا شوید، لازم است بگوییم؛ کوچ‌ها در واقع تسهیل‌گرانی هستند که به شما کمک می‌کنند تا بتوانید به آگاهی برسید و مسائل زندگی را خودتان پیدا کنید و آن‌ها را یاد بگیرید. کوچ‌ها هرگز شما را نصیحت نمی‌کنند و به شما راهکار ارائه نمی‌دهند، بلکه آن‌ها به وسیله ابزار‌های کارآمد در شغل خود به شما کمک می‌کنند تا برای پیشبرد اهدافتان، یک نقشه راه در نظر بگیرید یا اینکه بتوانید پازل‌های درونی را که باعث بروز مسائلی در زندگی شما شده‌اند، در کنار یکدیگر قرار دهید و به نتیجه مطلوب برسید.

در حقیقت می‌توان گفت که کوچ‌ها به افراد کمک می‌کنند تا خودشان با رسیدن به آگاهی لازم و پاسخ سؤال‌های مختلف، بتوانند میان آن کسی که هستند و آن کسی که می‌خواهند باشند، یک پل به وجود بیاورند. کوچ‌ها به افراد کمک می‌کنند تا پیچیدگی ذهنی و افکار خود را خودشان به راحتی سرؤسامان ببخشند، آن‌ها را ساده کنند و به شفافیت برسند.

علم کوچینگ چیست

علم کوچینگ چیست؟

با وجود اینکه کوچینگ یک رویکرد کاربردی کاملاً مستقل است، اما نمی‌توان از تأثیر روانشناسی بر روی آن چشم پوشی کرد. معنی کوچینگ در روانشناسی برگرفته از چند شاخه روانشناسی بوده و در ساختار رویکردی آن ردپای روانشانسی انسان‌گرا، مثبت‌گرا و تئوری یادگیری به وضوح مشاهده می‌شود.
کوچینگ در سایر شاخه‌های علم روانشناسی هم وجود داشته و در برخی منابع از آن به عنوان کوچینگ روانشناسی نام برده می‌شود. علم کوچینگ در واقع زیرمجموعه‌ای از روانشناسی کاربردی است که سعی دارد مفاهیم و تئوری‌های روانشناسی را با روش هدایت‌گری فرد به کار بگیرد. هدف این کار افزایش دستاورد‌ها، عملکرد‌ها و سلامت روان افراد، تیم و سازمان‌ها با به کارگیری راه‌کار‌های مبتنی بر مستندات به دست آمده از تحقیقات و نتایج علمی است.

اهمیت و ضرورت وجود کوچینگ

در شرایطی که نگرانی و اضطراب زیاد شده و پذیرش کم باشد، یادگیری ضعیف می‌شود. افراد برای انجام بسیاری از کار‌ها دانش لازم را دارند، اما شرایط دشواری برای اجرای آنچه که می‌دانند، پیش روی آن‌ها قرار دارد. ضرورتی ندارد که شما حتماً بیشتر از یک شخص یا رئیس یاد بگیرید، اما باید آنچه از قبل درون شما نهفته را اجرا کنید.

افزایش فشار بیش از آنکه به نتیجه‌گیری کمک کند، باعث آزار، فلج شدن و از کارأفتادگی می‌شود. اگر واقعاً می‌خواهید بهترین عملکرد را در زندگی شخصی و کاری خود داشته باشید، باید آن را با الگو‌های رایج بازنگری کنید، بنابراین بهتر است عملکرد خود را از طریق آموزش و سایر مداخلات مدیریت سنتی بهبود ببخشید.

فرآیند کوچینگ چگونه است؟

فرایند کوچینگ، یک عملیات هدفمند است که به فرد مراجعه‌کننده کمک می‌کند تا با کمک کوچ یا مربی خود، استعداد‌ها و توانایی‌های خود را بشناسد و با ایجاد انگیزه از جانب کوچ در راه رسیدن به اهداف خود گام مهمی بردارد.
فرایند کوچینگ، با ایجاد انگیزه بالا در افراد باعث می‌شود تا با یک روحیه مثبت در فرصت به وجود آمده همراه با بهترین راه حل بتواند انتخاب مناسبی برای رسیدن به هدف خود داشته باشد و شاهد موفقیت و پیشرفت کسب و کار، حرفه و یا شغل خود باشد. در واقع کوچینگ مانند یک سفر پر پیچ و خم است که فرد با راهنمایی‌های کوچ می‌تواند به مقصد برسد. اهدافی که فرد مراجع باید برای خود مشخص کند دارای ویژگی‌هایی از جمله:
  • صریح و مشخص (Specific)
  • قابل سنجش (Measurable)
  • دست یافتنی (Achievable)
  • واقع‌گرایانه (Realistic)
  • دارای چهارچوب زمانی مشخص (Timely)

سپس به او کمک می‌کند تا با واقعیت‌ها مواجه شود و موقعیت کنونی خود را به شکلی صریح و واقع‌گرایانه توصیف کند. در مرحله بعد مراجع به بررسی گزینه‌هایی می‌پردازد که او را در راه رسیدن به هدف کمک می‌کند و در نهایت لیستی از اقداماتی تهیه می‌کند که می‌تواند با کمک آن‌ها به هدفش برسد.

کوچ فقط مراجع را از واقعیت مشکل آگاه می‌کند و با پرسشگری قدرتمند مسئله را برای مراجع به گونه‌ای قابل فهم و ساده می کند تا در نهایت خود او با اعتماد به نفس و آگاهی تصمیم به حل مشکلش بگیرد. پیشنهاد می‌شود با دوره کوچینگ علی مس‌چی همراه شوید.

ویژگی‌ های فرآیند کوچینگ چیست؟

ویژگی‌ های فرآیند کوچینگ چیست

بازی درونی | The Inner Game of Tennis

کمتر پیش می‌آید کسی از کوچینگ سخن بگوید و به تیموتی گالوی و دیدگاه‌هایش در کتاب بازی درونی اشاره‌ای نکند. تیموتی گالوی با کتاب بازی درونی تنیس، تفکرات را درباره کوچینگ متحول ساخت. به اعتقاد او بزرگ‌ترین مانع بر سر راه موفقیت و بالفعل در آوردن پتانسیل‌های فرد در درون او قرار گرفته و یک عامل محیطی و بیرونی نیست.

گالوی بر این باور است که کوچ باید راه را بر دیالوگ‌های درون ذهنی افراد ببندد و این جمله را در ذهن آن‌ها جا بیندازد؛ “نه این درست نیست! روی دست‌هایت تمرکز کن! باید زاویه متفاوتی به دست‌هایت بدهی.”

وقتی به دیالوگ‌های درونی ذهنت مجالی برای خودنمایی نمی‌دهی، بدنت می‌تواند کنترل اوضاع را به دست بگیرد. می‌توان گفت وقتی این دیالوگ‌های درونی ذهن به حالت تعلیق در می‌آید، بدن می‌تواند به یک ایده کاملاً واضح و شفاف دست یابد و بفهمد که چه باید بکند. گالوی در کتابش از افراد می‌خواهد بر روی بالاترین نقطه‌ای تمرکز کنند که توپ تنیس را می‌توان پرتاب کرد

این فعالیت فقط ذهن شما را منحرف می‌کند تا دیالوگ‌های درونی ذهنتان متوقف شوند و بدنتان بتوانند کنترل اوضاع را به دست بگیرد. همین تکنیک ساده کمک کرد تا افراد به آرامش رسیده و بازی تنیس‌شان فوراً بهتر شود.

گالوی معتقد بود این تکنیک فقط در بازی تنیس کاربرد ندارد و افراد همه پاسخ‌ها را در درون خود دارند و با این تکنیک می‌توانند به جواب برسند. در کوچینگ به فرد کمک می‌کنیم تا صدای دیالوگ درون ذهنشان را خاموش کنند تا در سکوت یا بگیرند و به غرایز یا ضمیر ناخود‌آگاه خود فرصت دهند، کنترل اوضاع را به دست گیرد.

گاهی اوقات خاموش کردن این دیالوگ به معنای پرت کردن حواس فرد و گاهی اوقات به معنای تجسم کردن بد‌ترین حالت ممکن و از بین بردن ترس است.

توضیحاتی برای هریک از انواع کوچینگ

کوچینگ فردی و کوچینگ توسعه فردی

کوچینگ فردی که با نام‌هایی مثل کوچینگ توسعه فردی، کوچینگ رشد فردی یا کوچینگ تحول فردی هم شناخته می‌شود، در واقع به نوعی زیر شاخه کوچینگ زندگی محسوب شده و بیشتر بر روی رشد و توسعه فردی تمرکز دارد. این نوع کوچینگ به افراد کمک می‌کند تا بتوانند اهداف خود را در زندگی شناسایی کنند و به آن‌ها دست یابند.

کوچینگ کسب و کار (بیزینس کوچینگ)

برای اینکه بدانید بیزینس کوچینگ چیست؟ باید بگوییم؛ کوچینگ کسب و کار یکی دیگر از انواع کوچینگ است که بیشتر بر روی کمک به کارآفرینان و کسب و کار‌های بزرگ و کوچک تمرکز دارد و برای رشد و پیشرفت همه کسب و کار‌ها و مشاغل چه در دنیای حقیقی مشغول به فعالیت باشند چه در دنیای مجازی، به شدت لازم و ضروری است. شناسایی و حذف باور‌های محدود‌کننده و ارتقای مهارت‌های رهبری و ارائه درک عمیقی از توانایی‌ها و نقاط قابل بهبود صاحبان کسب و کار تنها بخشی از مزیت‌های بیزینس کوچینگ است.

کوچینگ رهبری و کوچینگ مدیران

وظیفه مربی رهبری این است که برای ارتقای مهارت‌های رهبری به دیگران کمک کند. این شاخه از مربیگری یکی دیگر از انواع کوچینگ بوده که درباره بالا بردن توانایی‌ها و مهارت‌های فردی برای کمک به سازمان‌ها و رسیدن به اهداف عملی مورد استفاده قرار می‌گیرد. کوچینگ رهبری و کوچینگ مدیران معمولاً برای برطرف کردن مشکلات رفتاری در سطح مدیریت به کار برده می‌شود.

کوچینگ زندگی (لایف کوچینگ)

این نوع کوچینگ در واقع به نوعی مادر همه کوچینگ‌ها محسوب می‌شود و کامل‌ترین آن‌ها است و شاید بتوان گفت اولین نوع کوچینگ همین لایف بوده است. کوچینگ زندگی تمام جنبه‌های درونی و بیرونی زندگی افراد را در برمی‌گیرد و به آن‌ها کمک می‌کند تا مسیر خود را در زندگی پیدا کنند و در جهت رسیدن به اهداف خود گام بردارند. رسیدن به تعادل بین زندگی شخصی و کار، شناسایی اهداف در زندگی و خودشاسی تنها نمونه‌ای از مزیت‌های این نوع کوچینگ است.

کوچینگ عملکردی

افراد همواره می‌خواهند عملکرد خود هم در زندگی شخصی و هم در کارشان را افزایش دهند، اما نمی‌دانند دقیقاً چگونه؟ در بین انواع مختلف کوچینگ، برای مدیران اجرایی و کارکنان یک شرکت مربیگری عملکردی جایگاه ویژه‌ای داشته و ضروری است. درباره مزیت‌های کوچینگ عملکردی می‌توان به مواردی همچون افزایش اثربخشی و بهره‌وری کارکنان و مدیران یک شرکت، پیشرفت و توسعه شخصی بر اساس اهداف کاربردی و قابل اجرا و غلبه بر موانع ذهنی و به حداکثر رساندن قدرت افراد اشاره نمود.

کوچینگ فروش

کوچینگ یا مربیگری فروش به کسب و کار‌ها کمک می‌کند تا بتوانند فروش بیشتری داشته باشند و قیف فروش خود را بهینه‌سازی نمایند. این شاخه از مربیگری یکی دیگر از انواع کوچینگ بوده که بیشتر بر روی ایجاد یک تیم فروش موفق و مدیریت آن به وسیله مدیران کسب و کار تمرکز دارد. کوچینگ فروش باعث افزایش مهارت‌های ارتباطی اعضای تیم فروش و ایجاد انگیزه در آن‌ها می‌شود.

کوچینگ سازمانی

سازمان همانند یک سیستم بوده و از اجزای مختلفی تشکیل شده است. مربی سازمان به ساده‌سازی سیستم یک کسب و کار کمک می‌کند. کوچینگ سازمانی راهنمایی و ابزار‌هایی را در سطح مدیریت سازمان به افراد ارائه می‌دهد و هدف مربیگری سازمانی این است که بتواند تحولی مثبت و سیستماتیک را درون سازمان‌ها ایجاد نمایید. بنابراین برای کمک به سازمان‌ها در راه دستیابی به اهداف استراتژیک یا افزایش رهبری افراد و ایجاد تغییر در فرهنگ سازمانی بسیاری از کسب و کار‌ها وجود این کوچینگ لازم و ضروری خواهد بود.

کوچینگ تحصیلی

یک دانش‌آموز برای اینکه بتواند به خودشناسی برسد به کوچینگ تحصیلی نیاز دارد. این نوع از کوچینگ به دانش‌آموز کمک می‌کند تا با تعیین برنامه‌ها و اهداف خود برای زندگی آینده و با توجه به آن چیزی که توانسته از خودشناسی فردی خود بفهمد، دوره تحصیلی‌اش را به اتمام برساند و در نهایت بتواند مناسب‌ترین رشته تحصیلی را برای خود انتخاب نماید.

تفاوت‌ های کوچینگ و منتورینگ

  1. در حالی که کوچینگ روی زمان حال متمرکز است، منتورینگ سعی می‌کند چراغ راه آینده فرد باشد. هرچند مهارت‌های کوچینگ نیز در نهایت منجر به این می‌شود که فرد در آینده موفق شود، ولی تمرکز کوچ روی آن چیزی است که فرد در حال حاضر «هست».
  2. کوچ درواقع کسی است که با فرد صحبت می‌کند و به او کمک می‌کند ابعاد ناشناخته ذهنش را بشناسد. چون معتقد است راه‌حل در ذهن فرد است. اما منتور درواقع یک استاد است که تجربیات خود را پیش روی مخاطب می‌گذارد و سعی می‌کند به او کمک کند که در آینده از این تجربه‌ها بهره‌مند شود.
  3. کوچ کسی نیست که به سؤال‌ها پاسخ دهد. بلکه برای این استخدام شده که طرح مسأله کند. اما منتور کارش این است که به سؤال‌های افراد جواب راهبردی، صریح و درست بدهد.
  4. کوچینگ معمولاً دوره‌ای کوتاه‌مدت است. کوچ به فرد کمک می‌کند که در طول دوره مهارت‌های خود را بشناسد و یاد بگیرد چطور برای حل مسأله تلاش کند. اما منتورینگ لزوماً بلندمدت‌تر است. منتور باید گام به گام همراه فرد باشد تا کمک کند مهارت‌های لازم را بشناسد. برای همین است که وقتی قرار است فرد یا افرادی در شرکتی جایگزین افراد دیگری شوند، معمولاً نیاز به منتور دارند. آن‌ها گام به گام با هم پیش ‌می‌روند تا مهارت‌های جایگاه مورد نظر به جایگزین‌ها منتقل شود.
  5. کوچینگ به بهبود عملکرد فردی کمک می‌کند. او کمک می‌کند بدانید چه کسی هستید و چه مهارت‌های آشکار و پنهانی دارید. در این راه شاید لازم باشد مهارت‌های خود را فازایش دهید تا عملکرد بهتری داشته باشید. وقتی فهمیدید کجا هستید، دیگر نیاز به کوچ ندارید و می‌توانید راه خود را پیدا کنید. اما منتور می‌خواهد که مهارت‌های فرد را توسعه دهد تا از عهده کار‌ها برآید. منتور در این راه گام به گام همراه شماست.
  6. کوچینگ نیاز به مرحله پیش‌آمادگی برای انجام کار ندارد. چون در نهایت خود فرد است که راهش را پیدا می‌کند. کوچ دراین راه با طرح مسائل راهبردی همراه اوست. اما منتوریگ شامل خدمات آموزشی است که از قبل نیاز به تعیین استراتژی و هدف‌گذاری مشخص دارد.
  7. تفاوت نقش مدیر یا کارفرما نیز در این زمینه مشهود است. مدیری که سفارش کوچ می‌دهد، معمولاً مستقیماً درگیر فرایند است و به کوچ کمک می‌کند که بداند کارمندان در چه زمینه‌هایی نیاز به کمک دارند. اما دخالت مدیری که منتور سفارش می‌دهد بسیار محدود و به بیان ساده‌تر غیرمستقیم است. منتور خود با مهارت‌ها و تجربه‌هایش با کارمند وارد تعامل می‌شود و سعی می‌کند آنچه را نیاز است به او بیاموزد یا گوشزد کند.
  8. حالا می‌توانیم متوجه شویم که چرا منتور به انتقال تجربه‌هایش می‌پردازد. او دارد از این راه به شاگردش درس می‌دهد که در مقابله با مسائل و چالش‌های کاری باید چه واکنشی داشته باشد. این تجربه‌ها صرفاً تجربه موفقیت نیست. بلکه همچنین منتور می‌تواند از ناکامی‌های گذشته‌اش بگوید. منوط به اینکه بتواند توضیح دهد دقیقاً چرا شکست خورده است. این در حالی است که تجربه و تخصص قبلی کوچ مستقیماً به فرد منتقل نمی‌شود و درواقع در فرایند کوچ هم موضوعیتی ندارد.

در پایان نکته‌ ای وجود دارد که نباید از آن غافل شویم. چه کوچ و چه منتور نمی‌توانند راه‌حل نهایی برای مسائل و چالش‌های یک شرکت را ارائه دهند. بهتر است از آن‌ها چنین توقعی نداشته باشید. آن‌ها کمک می‌کنند ولی این شما هستید که باید کل فرایند آموزش را شخصی‌سازی کنید و با توجه به توانایی‌ها، علایق، موانع و اهداف خود استراتژی پیشرفت خود را طراحی کنید.

نیاز به مشاوره دارید؟ 

می توانید هم اکنون تماس بگیرید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *